جدول جو
جدول جو

معنی اهل حال - جستجوی لغت در جدول جو

اهل حال
واقفان بر رازها و چگونگی چیزها، زنده دل، خوش گذران
تصویری از اهل حال
تصویر اهل حال
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بهر حال
تصویر بهر حال
در همه حال بهمه صورت در هر صورت
فرهنگ لغت هوشیار
الی الحال: مستوفیان جدید که از دو سال قبل الی حال بمنصب استیفانایل شده اند
فرهنگ لغت هوشیار
زه و زاد زاد و رود من زآفت زاد و رود غمناک - دل درتب گرم ودیده نمناک (تحفه العراقین خاقانی) پلو خوران (گویش گیلکی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهل حرم
تصویر اهل حرم
پردگیان مشکوی نشینان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهل ضلال
تصویر اهل ضلال
گمراهان، کافران، ملحدان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مقل حال
تصویر مقل حال
بی توشه آنکه پریشان حال و تهیدست باشد: (جهود مردی مقل حال بود و بی زاد و راحله میرفت) (جوامع الحکایات. 106: 1)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهد حال
تصویر شاهد حال
گواه حاضر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اهل دل
تصویر اهل دل
شناسندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهل حق
تصویر اهل حق
مردم خداشناس و پارسا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اهل دل
تصویر اهل دل
صاحب دل، زنده دل، روشن ضمیر، در تصوف کسی که از سر گذشته و طالب سر است و حالات وجدانی را به هر عبارت که خواهد بیان کند، عارف، خداشناس برای مثال چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست / سخن شناس نه ای دلبرا خطا اینجاست (حافظ)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اهل قل
تصویر اهل قل
اهل مباحثه و گفتگو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الحال
تصویر الحال
اکنون همین دم ایمه اکنون هم اکنون همین دم حالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهلال
تصویر اهلال
نو ماهی به ماه نو نگریستن دیدن ماه نو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الحال
تصویر الحال
حال، حالا، اکنون، زمان یا لحظه ای که در آن هستیم، این زمان، این هنگام، همین دم، در این وقت، نون، فی الحال، حالیا، همینک، ایدون، بالفعل، فعلاً، الآن، ایمه، عجالتاً، ایدر، اینک، کنون، همیدون، حالا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الحال
تصویر الحال
اکنون، همین دم
فرهنگ فارسی معین